در طول یک حرفه تاثیرگذار و تاثیرگذار، کینگ بر روی تعدادی ساختمان مهم کار کرد، از جمله در طول مدت حضور با Denys Lasdun & Partners و Arup Associate. او همچنین بیش از یک دهه در دانشکده معماری لیورپول تدریس کرد.
جاناتان فالکینگهام از Urban Splash، که با او در سال 1997 Shedkm را تأسیس کرد، او را به عنوان “الهام بخش واقعی برای یک نسل کامل از معماران” تحسین کرد.
ادای احترام (زیر را ببینید) همچنین از همکاران و شاگردان سابق، از جمله نوازنده کریس لو، که قبل از تشکیل Pet Shop Boys با نیل تنانت، توسط کینگ در لیورپول آموزش داده شده است، آمده اند.
هیزل راندینگ، مدیر عامل فعلی shedkm، او را به عنوان “مردی واقعا فراموش نشدنی”، “یک شخصیت مطلق” و دلیل پیوستن او به این تمرین در سال 1998 توصیف کرد.
کینگ در سال 1938 در لیورپول به دنیا آمد و در Bromborough on the Wirral بزرگ شد، سپس به Hoylake نقل مکان کرد، جایی که در بالای بانکی که توسط پدرش اداره می شد زندگی می کرد.
پس از تحصیل در مدرسه کینگ در چستر، در سال 1956 برای تحصیل در رشته معماری به دانشگاه منچستر رفت و در آنجا با مایک کامینگز، جان درابل و نورمن فاستر دوست شد. با این حال، او هر آخر هفته برای مسابقه با قایق ها به هویلیک برمی گشت و تا آخرین هفته های عمرش به قایقرانی ادامه داد.
او در سال 1962 منچستر را ترک کرد و در شرکت لیورپول LAG Prichard مشغول به کار شد و سه سال بعد به Denys Lasdun & Partners در لندن پیوست.
در آنجا در کالج مسیح کمبریج، دانشگاه شرق آنگلیا و تئاتر ملی کار کرد. کینگ عکاسی مشتاق بود و تصویری که او از بنای برجسته کرانه جنوبی گرفت برای تبلیغات تئاتر ملی استفاده شد (تصویر زیر).
کینگ در خاطرات خود به یاد می آورد: «عکس را حفظ کردم. نه به این دلیل که من ساختمان را طراحی کردم (تنها بخش هایی از آن)، بلکه به این دلیل که من را با دنیس و تئاتر سال ها پس از ترک من در تماس نگه داشت. این هزینه تمام نیکون های من را پرداخت کرد و من را به یاد سال های شکل گیری در آن دفتر (و) جادوی اواخر دهه 60 می اندازد. کار برای Lasdun واقعاً بسیار خاص بود.
در سال 1970، او به Arup Associates نقل مکان کرد و به گروه 1 تمرین پیوست تا بر روی ساختمان های پشتیبانی اسکله در پایگاه دریایی پورتسموث کار کند.
شش سال بعد او مدرس مدرسه معماری لیورپول شد و زمان خود را بین لندن و لیورپول با دورههای کوتاهی که در Foster + Partners و Ahrends Burton Koralek در طول تعطیلات طولانی کار میکرد تقسیم کرد.
در سال 1986، با راد مک آلیستر، یکی دیگر از دانشجویان سابق، برای طراحی استودیوی جدید برای مدرسه معماری لیورپول به او نزدیک شد و متعاقباً یک تمرین با هم به نام King McAllister راه اندازی کردند.
با همکاری لی بنت، اندی پورویس و جیمز وستون، این تمرین – مستقر در کنار خانه او در لارک لین، لیورپول – به طراحی مرکز خدمات دانش آموزی مدرسه (SSC) و انجمن صنفی دانشجویان آن (G95) ادامه داد. به عنوان رقابت در مسابقات متعدد.
ده سال بعد، در سن 60 سالگی، او Shedkm (کیلومتر به پادشاه مک آلیستر) را به همراه فالکینگهام که قبلاً با توسعه دهنده نوظهور Urban Splash موفق بود راه اندازی کرد.
یکی از اولین کارهای این تمرین برای Urban Splash بود که کارخانه بسته شده مرسی Match Factory، Garston را به دفاتر و کارگاه تبدیل کرد. این طرح که به Matchworks تغییر نام داد، در سال 2001 تکمیل شد.
دو سال بعد Shedkm یک غرفه تاریخی جدید را در انتهای اسکله Southport آغاز کرد. سپس، در سال 2008، بازسازی «رادیکال و مبتکرانه» گروهی از تراسهای ویکتوریایی متروک و متروک در سالفورد را تکمیل کرد تا پارک چیمنی پات را ایجاد کند – همچنین برای Urban Splash.
در سال 2012، این تمرین به لندن گسترش یافت و کینگ به باربیکن نقل مکان کرد. در سالهای پایانی زندگی، او به عنوان مربی و مشاور این تمرین باقی ماند و همچنین به عنوان یک استاد مدعو در مدرسه معماری لیورپول کار کرد.
اخیراً او با همسرش سو در اولد پورتسموث زندگی می کرد و به گفته دخترش سوفی، “هر روز از قایق مسابقه ای خود لذت می برد، حتی گاهی اوقات با آن قایقرانی می کرد”.
کینگ که عاشق اسکی نیز بود، پس از شروع ناگهانی ذات الریه همراه با عوارض قلبی در آرامش درگذشت. از او سو، فرزندانش راشل و متیو (از ازدواج قبلی) و سوفی و همچنین دو نوه، مکس و مولی به یادگار مانده است.
جاناتان فالکینگهام، اوربان اسپلش و شیدکم
من، همراه با بسیاری از همکاران در این حرفه، عمیقاً از درگذشت دیو ناراحت هستم. دیو معلم اصلی من در دانشگاه لیورپول، یکی از بنیانگذاران من در Shedkm و مهمتر از همه، یک دوست و مربی مادام العمر بود.
دیو که یک مدرنیست پرشور بود، یک متفکر و طراح استثنایی بود و به عنوان یک مربی، الهامبخش واقعی یک نسل کامل از معماران بود. روحیه و بینش منحصر به فرد او از او استعدادی نادر ساخته بود و این یک افتخار واقعی بود که در کنار او کار کردم.
او بهعنوان یک طراح، در طول سه دهه به Urban Splash کمک کرد و در سفری جسورانه از روزهای اولیهمان که Matchworks را در لیورپول طراحی کرد، به ما ملحق شد و دائماً ایدههای تازهای را برای پروژههای جدید و پیشرو به ارمغان آورد. خلاقیت و عزم او برای رویکرد متفاوت به چیزها ثابت بود و بسیاری از پروژه های ما را با نوآوری، وضوح فکر و دقت در جزئیات شکل داد – که در راه جوایز بسیاری را برای ما به ارمغان آورد.
تاثیر او بر این حرفه و نسلی از طراحان را نمی توان دست کم گرفت. من واقعاً دلم برای او تنگ خواهد شد.
هازل راندینگ، مدیر عامل، شیدکم
تقریبا 30 سال پیش، دیو بزرگترین منتقد، طرفدار و چالش من شد. او دلیل پیوستن من به شیدکم در ابتدای راه است.
او که یک شخصیت و الهام مطلق بود، حکمت تراوش کرد. ما آرزوی سیری ناپذیری داریم که هر ثانیه زندگی کنیم، رویاها را دنبال کنیم، هدف خود را درک کنیم، جوانی را پرورش دهیم و یک محل کار را به خانه تبدیل کنیم – و (البته) به طور مداوم راه حل های طراحی جسورانه، واضح، بی انتها و با کمی تلالو رنگ ایجاد کنیم. برای روشن نگه داشتن چیزها!
او من را راهنمایی کرد و به دیگران سپرد تا از همان ابتدا روحیه و رویکرد شیدکم را رشد دهم، و بینش و تأثیر او قطعاً زنده خواهد ماند. یک مرد واقعا فراموش نشدنی
کریس لو، پسران پت شاپ
هرگز فراموش نمی کنم که او یک تکه کارت قرمز براق به دیوارش آویزان کرده بود و من را با مینیمالیسم آشنا کرد. الهام بخش!
راد مک کالیستر، یک شریک اصلی در King McCallister (جایی که KM در Shedkm از آنجا آمده است)
دیو منحصر به فرد بود و مربی تعداد زیادی از ما که او را در لیورپول ملاقات کردیم. پیشینه او در مدرنیسم و فناوری از مدرسه منچستر و دوران قبل از لیورپول او سرچشمه گرفت و با طراحان الهام بخش مانند دنیس لاسدون، یان کاپلیکی، نورمن فاستر، کریس ویلکینسون، فیلیپ داوسون و پیتر فوگو در بسیاری از پروژه های شگفت انگیز از جمله دانشگاه شرق کار کرد. آنگلیا، تئاتر ملی و بندر پورتسموث. به نوبه خود، او با تلاش بی وقفه خود برای هماهنگی با حداقل پالت فرم و رنگ به ما الهام بخشید. او معلم و صاحبخانه من بود و شریک معماری و دوست همیشگی من شد.
در سال 1986 از من خواست تا در پروژه استودیوها و گالری های جدید در دانشکده معماری به او کمک کنم. پس از اتمام در سال 1988، ما KM را تاسیس کردیم. با لی بنت، اندی پورویس، جنی جونز و بعدها جیمز وستون و دیگران، تیم کوچک ما در پروژههای دانشگاهی و مسابقات طراحی در استودیوی لارک لین در لیورپول از نزدیک با هم کار کردند و در مورد هندسه، تناسب، تقارن، سیاست، قهوه و گراپا وسواس داشتند. رهبری طراحی روشن، روشن و خوش بینانه دیو پس از ادغام KM با Shed در سال 1997 ادامه یافت. من از قبل دلم برای بحث های بی پایان و شب های خنده خود تنگ شده است.
نیک راندال، بنیانگذار معماران ReForm و Reimagine، و دانشجوی دانشگاه لیورپول (1978-1984)
دیو در دهه 1980 در دوران تحصیل در رشته معماری در دانشگاه لیورپول معلم من بود. او نه تنها به دلیل تجربهی چشمگیرش که برای برخی از معماران برجسته کشور کار میکرد، بلکه به دلیل علاقهاش به معماری و لباسهای سرد سیاه و قرمزش متمایز بود. او اعتبار و سبکی داشت.
در سال آخر من، دیو از آروپ کمک مالی دریافت کرد تا من و پیت بریملو، یکی دیگر از دانشآموزان، مستندی بسازیم که طراحی و ساخت ساختمان فستیوال باغ لیورپول را پوشش دهد – فرصتی فوقالعاده برای دیدن یک پروژه از نزدیک. مراحل و مصاحبه و یادگیری از دست اندرکاران.
اما فیلم باید از برنامه ساختمان پیروی میکرد و زمانی را میخورد که ما باید طرحهای نهایی خود را طراحی میکردیم. یک کار طراحی برای خودم تعیین کرده بودم که آزمایشی بود و یک ماه مانده به پایان، احساس میکردم همه چیزهایی را که برای رسیدن به آن برنامه ریزی کرده بودم حل نکردهام و چیز کمی برای نشان دادن دارم. من در نظر داشتم تا سال بعد به تعویق بیفتم تا زمانی که یک آموزش با دیو داشته باشم. او چیز جالبی را در طرح در حال ظهور من دید که من نمی توانستم ببینم، و گفت: “نیک، آنچه را که انجام داده ای نقاشی کن و نگران کارهایی که نکرده ای نباش.” بنابراین من یک ماه بدون وقفه این کار را کردم و او درست می گفت.
نصیحت دیو درس خوبی برای زندگی بود. از آن زمان تاکنون سعی کرده ام در حد توانم کار کنم.
دیو به دوست و کسی تبدیل شد که من همیشه به توصیه های او اعتماد داشتم. من او را تقریباً آنطور که باید ندیدم و اکنون عمیقاً از این بابت پشیمان هستم. به نظر میرسید که او کسی است که همیشه در اطرافش باشد، درباره یک طرح ضعیف ناله کند، در مورد طرحی که دوست دارد مشتاق باشد یا فقط درباره زندگی گپ بزند. حس شوخ طبعی او ممکن است مورد توجه دیگران قرار نگیرد، اما او همیشه باعث لبخند من می شد.
به عنوان یک ممتحن خارجی در لیدز، دخترش سوفی را ملاقات کردم که پروژه نهایی خود را ارائه می کرد. مجبور شدم اعلام علاقه کنم و کنار بروم، اما میتوانستم ببینم که استعداد دیو در معماری و ارائه منتقل شده است.
من الان به سوفی و سو فکر می کنم و تمام عشقم را برای آنها ارسال می کنم.
تام بلوکسام، رئیس و بنیانگذار Urban Splash
دیو فردی باهوش، دیوانه، سرگرم کننده و عجیب و غریب بود. او یکی از باهوش ترین معمارانی بود که تا به حال ملاقات کردم و به اندازه هرکسی که بخت شناختنش را داشتم به نابغه نزدیک بود.
ما عشق مشترکی به اسکی داشتیم و برای همیشه از او سپاسگزار خواهم بود که پیست اسکی مارسل بریر در فلین را به من معرفی کرد. من واقعاً این مکان را به عنوان استراحتگاه مورد علاقهام دوست دارم – و دیو حتی یک خانه شگفتانگیز زیبا در آنجا برای من و خانوادهام طراحی کرد.
او متأسفانه دلتنگ خواهد شد.