در حقیقت، بیشتر ما برای تفریح، ورزش و – صادقانه بگویم – چون در جزیره ای زندگی می کنیم که کانال ها از آن عبور می کنند، شنا می کنیم. بچه های ما باید شنا بلد باشند! آنها اگر زمین بخورند و به زمین تنیس بیفتند زنده می مانند. اگر در دریاچه بیفتند مشکل بزرگتری است.
اما اگر در اینجا فرصتی برای توسعه دهندگان و معماران آنها وجود داشته باشد تا با مقامات محلی شریک شوند و کل مدل را بازنگری کنند، چه؟ چگونه میتوانیم این ساختمانها را تغییر کاربری دهیم یا جایگزین کنیم، در حالی که خدمات بهتری ارائه میکنیم و بیشتر با نیازهای جوامعشان هماهنگی دارند؟
سپس، اگر به اندازه کافی خوش شانس باشید که یک اسکله زیبا را کنترل کنید، احتمالاً می توانید بسیاری از آن علائم هیستریک “خطر” را از بین ببرید. در حوض میلوال هیچ کروکودیل وجود ندارد. تا زمانی که بتوانید شنا کنید آنقدرها هم خطرناک نیست. به طور خلاصه، ما باید به خاطر داشته باشیم که چرا این استخرهای شنا بسیار مهم هستند – برای سلامتی، ایمنی ما، محله ها و جوامع ما. و ما باید بر اساس آن بودجه، طراحی و مدیریت کنیم.
این امر به ویژه برای استخرهای شنا بسیار مهم است. تعداد استخرهای موجود از سال 2009 کاهش یافته است و بسیاری از آنها از زمان قرنطینه بازگشایی نشده اند. Swim England پیشبینی میکند که 2000 استخر دیگر (40 درصد از کل) ممکن است تا پایان این دهه از بین برود، و یک کمپین #SaveOurPools را برای بودجه بیشتر راهاندازی کرده است.
اکثر مراکز اوقات فراغت شهرداری ما از مدلی متولد شده اند که در دهه 1960 طراحی شد و در دهه 1970 و 1980 ارائه شد. این بر اساس این ایده بود که تجمیع امکانات زیر یک سقف خدمات بهتری را با کارایی بیشتری ارائه میدهد. در دهه 1990، ما قبلاً پیامدهای ناخواسته این رویکرد را احساس می کردیم. مراکز تفریحی بزرگ از حوضه وسیعی بیرون آمدند و آنها را از جوامع خود جدا کردند. این امر با واگذاری ساختمانها به اپراتورهای ملی که مدلهای کسبوکارشان به حذف آخرین انس از کارایی از خدمات وابسته است، تقویت شد. این ساختمانها سپس به محدودیتهای عمر طراحی خود رسیدند، درست زمانی که بودجههای مقامات محلی منقبض شد و از سرمایهگذاری مجدد محروم شدند.
جایی در طول سفر، به این نتیجه رسیدیم که شنا به عنوان یک ورزش رقابتی بیشترین اهمیت را دارد. از سال 2000، ما بیش از 1 میلیارد پوند را برای چند استخر 50 میلیونی هزینه کرده ایم و پیشرفت را با مدال های المپیک اندازه گیری کرده ایم. کار کرد. از آن زمان تاکنون 24 مدال شنا کسب کرده ایم. در همین حال، مشارکت عمومی در شنا کاهش یافته است، به طوری که یک چهارم دانش آموزانی که دوره ابتدایی را به پایان رسانده اند قادر به شنا نیستند.
همهگیری به توضیحی کلیشهای برای روندهایی تبدیل شده است که قبلاً در جریان بودند. بحران در خیابانها تشدید شد، نه ناشی از همهگیری. به محض اینکه سرعت پهنای باند به اندازه کافی سریع شد، در مسیر کار هیبریدی قرار گرفتیم. و مدل مرکز اوقات فراغت قبلاً قبل از بسته شدن کووید و هزینههای بالای انرژی آن را از لبه خارج کند، در پرتگاه قرار داشت.
دن اندرسون کارگردان شرکت مشاوره خیابان چهارم است