همانطور که کالدر و اوربان توضیح میدهند: «شاید واضحترین درسی که خانههای سیاه پیشامدرن ارائه میدهند این باشد که سطح انرژی و کربنی که ما برای مصالح ساختمانی خود صرف میکنیم، طبق استانداردهای تاریخی جهانی، به هم ریخته است. فولاد، شیشه و بتن همگی در زمان ساخت سیاهخانهها وجود داشتند، اما به دلیل هزینه گزاف انرژی گرمایی آنها رد شدند. برای دستیابی به صفر خالص، ما باید هر جا که ممکن است به مواد با انرژی کم تجسم برگردیم.
اول خشکسالی، سپس سیل – آیا این تابستانی است که ما بالاخره آن را به دست آوردیم؟ در مجموع پذیرفتهاید که بحران آب و هوا ذرهای در افق نیست؟ اینکه ما اکنون در آن هستیم و با آن زندگی می کنیم؟
البته مردم اغلب حومه شهر را ایده آل می کنند، اما ساختمان ها بخشی جدایی ناپذیر از چشم انداز روستایی هستند، و بهتر است برخی از درس های زیست محیطی را از رویکردهای قدیمی در ساخت و ساز روستایی دوباره یاد بگیریم. مهمترین آنها: موادی که استفاده می کنیم و تمایل به استفاده مجدد از آنها. سیاهخانههای اسکاتلندی – که در مقاله بارناباس کالدر و فلوریان اوربان کاوش شدهاند و الهامبخش خانه منال دنیزن ورکز در تایر هستند – از مواد طبیعی و محلی بیشترین استفاده را میکنند.
مقاوم سازی، استفاده مجدد، ساختن با دایره ای واقعی در ذهن: ما یک انتخاب برای حرکت به سمت این داریم. ما میتوانیم بازسازیشده، بازسازیشده و نامرتب ساختمانهایی را که از قبل وجود داشتهاند جشن بگیریم، نه اینکه همیشه به دنبال چیزهای براق، بکر و جدید باشیم. ما می توانیم زمین را نزدیک تر نگه داریم.
زمانی بود که تمرکز روستایی ممکن بود یک لحظه خوشایند از آرامش تابستانی در یک برنامه شهری شلوغ از ساخت، رشد، فشار دادن باشد. اکنون با یک هشدار آرام همراه است. فکر می کنید می توانید از گرمای شهر در آب های خنک جاهای دیگر فرار کنید؟ جایی، دور از اینجا، در حاشیه های با طراوت، جایی که این بحران اتفاق نمی افتد؟ جواب منفی. مطالعه اخیر نشان داده است که از قطب جنوب تا فلات تبت، هیچ آب بارانی که در هیچ کجای زمین می بارد برای نوشیدن بی خطر نیست. “جای دیگر” اینجا و اکنون است.
شاید این چیزهای کوچک و آرام باشد که آن را با صدای بلندتر فریاد می زنند. قدم زدن در یک پارک گرد و غبار در یک غروب تابستانی: حشرات، حشرات، پشهها کجا هستند؟ هنگام غروب یک چراغ روشن کنید و مطمئنم که پروانه ها به اطراف بال می زدند. صدای اصرار بالها در مقابل آباژور و خاموش کردن چراغ را به خاطر میآورم تا نسوزند.