توالی فضایی لایهای ساختمان لیث، حسی قوی از مکان ایجاد میکند، که ماهیت انتقالی دارد، تا حدی برای علامتگذاری قلمرو انسانی، و تا حدی برای تسهیل مراسم روزانه عبور و مرور. سازمان فضایی شامل انواع و مقیاسهای مختلف آستانهها، با توازن به خوبی بیان شده از محصورات و فضای باز، فضای داخلی و خارجی، شهری و روستایی است.
آغاز سفر با راهروی بصری به منظره
تمرکز زیادی روی پایداری محیطی در سراسر آن وجود دارد، از ردپای مهار شده ساختمان و جهت گیری شمالی-جنوبی آن، تا مصالح کم تاثیر آن. از محصولات مبتنی بر روغن تا حد امکان از ساختار و مبلمان تا جزئیاتی مانند استفاده از فرش های بازیافتی اجتناب می شود. ساخت و ساز الوار غالب است، پیش ساخته از اتریش. تعادلی بین آجرکاری با طرحهای غنی و محفظه روی شفاف ایجاد میکند. نوآوری تخیلی در عایق بندی عدل کاه که همگی از فاصله 500 متری سایت تهیه شده و در پشت روکش های روی پنهان شده اند، اعتبارات بیشتری را به پروژه می دهد و دوباره پژواک روستایی در داخل و اطراف سایت خاص را نشان می دهد.
سقف زمانی که از داخل به سمت بالا نگاه میکنید، حسی شبیه به فضاهای مقدس ایجاد میکند، اما حضور منسجم قویتری با استفاده محدود از رنگ – تمام اعضای چوبی داخلی با رنگ خاکستری گرم ارائه شدهاند – به عنوان پسزمینهای برای فعالیتهای فکری عمل میکند.
مجموعهای از چراغهای سقفی با دقت از نمای سقف نامنظم حک شدهاند تا نور روز فیلتر شده از شمال را به فضاهای داخلی – اتاقها و سالنها – تکمیل کنند که از دهانهها تا منظره تکمیل میشود. تیرهای ساختاری که سقف را برای سالن اصلی تجمع و پذیرایی نگه میدارند، نمایان میشوند و با الگوهای هندسی در حال تغییر بیان میشوند، که یادآور کار قبلی ایوانز وتوری در مرکز هنری Square Chapel در هالیفاکس است.
تک نگاری اخیر جف مالپاس نظریه پرداز معماری بازاندیشی در مورد مسکن یک مسیر صحرایی را توصیف می کند که از باغ قلعه ویلدنشتاین در شهر زادگاه مارتین هایدگر در مسکیرش به حومه شهر نزدیک می شود. باعث تحریک هایدگر شد مکالمات مسیر کشور. از همین رویارویی با منظر روستایی است که ساختار و خصلت مکان آن گونه که در منظر داده شده است در تفکر تأثیرگذار هایدگر درباره مکان و سکونت نمایان می شود.
مجموعهای از اتاقها و سالنها به طور موثر در طرح سایت H شکل سازماندهی شدهاند تا نیازهای فضایی برای آموزش، مدیریت، پذیرایی و معاشرت را برآورده کنند – که توسط امکانات خدماتی مانند راهروها و توالتها سوراخ شدهاند. همه توسط یک ستون چوبی با قاب چوبی و فضای نیمه باز مشترکی که در آن قرار دارد به هم متصل شده اند. منظره پشت بام الهام گرفته از آلاچیق تقریباً همیشه نمایان است، هرچه دورتر باشد، هم از نمای شهری و هم از منظره حیاط خلوت واضحتر است، و حس قوی سرپناه و حفاظت را به شما میدهد.
اتاق های آموزشی متصل کننده خیابان در هوا در طبقه اول و فضای اجتماعی مشرف به حیاط و مناظر دوردست

نمای شهری: برج ساعت، پلکان ستون دار، دروازه قاب بندی شده، فضاهای ورود و انتقال
با نزدیک شدن به ساختمان Lyth، پس از حرکت در محله آرام میدلندز، بلافاصله با مربع بزرگی از شیشه روبرو میشویم که از دیوارهای آجری خاکی گرم بیرون آمده و با آرم محتاطانه NTU، در یکی از دو بال کناری ساختمان روشن شده است. ساختمان H شکل.
ستون طبقه بالا به سمت منظره
آن «مکالمه» در چارچوب است، و شکل یک سفر را به خود می گیرد، و اشاره مستقیمی به منظره ای دارد که در آن اتفاق می افتد. گفتگوی مشابهی را می توان در سایت روستایی دانشکده علوم حیوانات، روستایی و محیط زیست دانشگاه ناتینگهام ترنت در پردیس Brackenhurst آن تشکیل داد.
حوض آب کم عمق که طبقه همکف ورودی و سالن نمایشگاه را گسترش می دهد
آستانه های نرم شده، از حیاط مشاهده می شود

یک حوض کم عمق سالن ورود را از طریق یک نوار پنجره کم گسترش می دهد و از بیرون دیوار و قاب پنجره، زمین و آسمان را منعکس می کند. پوشش بزرگتر برنامه ریزی شده آن، که به دلیل کنترل هزینه کاهش یافته است، یادآور حوض کم عمق مقابل کلیسای سنت پیتر در کلیپان در سوئد است، اثری کهن الگوی مدرنیستی توسط سیگورد لوورنتز. اما بیان کلی یک دروازه تعریف شده با مرزی مبهم و لایه ای بین طبیعت/ساختار مصنوعی و چشم انداز وسیع، قطعی و عمدی است – یک حرکت دعوت کننده قوی برای سفر، از شهری به روستایی، یا از انسان ساخته به طبیعی. این کارکرد فکری ساختمان را بازتاب می دهد و به هویت نام تجاری دانشکده علوم دامی، روستایی و محیط زیست نیز کمک می کند.
یک پلکان دعوت کننده شما را به یک ستون طبقه بالایی با ریتمی از قاب های چوبی ساده و محکم هدایت می کند که به سمت چشم انداز وسیع روستایی قاب شده است. برج ساعت لنگر آن یادآور برج ناقوس در یک میدان ایتالیایی قرون وسطایی است: نمادی پایدار از ورود و اتحاد جمعی برای یک قلب عمومی. از طرف دیگر، میتوان مستقیماً به داخل حیاط رفت، که در تغییرات سطح توپوگرافی بیان شده و توسط باغها، مسیرها، پلهها و مبلمان خیابان در مقیاس انسانی سوراخ شده است.
ساختمان نهایی یک گفتگوی خلاقانه بین مسکن (شهری) انسان و چشمانداز طبیعی (روستایی) را باز میکند، در صورتی که این دو باید از هم جدا شوند، نه اینکه عمیقاً در جای خود برای یک پردیس روستایی معاصر ترکیب شوند. موفقیت مستمر معماران Evans Vettori در ناتینگهام و برای مشتریان دانشگاهی آن مشهود است، و احتمالاً این ساختمان Lyth تنها یکی از جدیدترین افزودههای یک لیست گسترده است. اما این عمل موفق می شود حساسیت قوی خود را نسبت به مکان به عنوان یافت شده حفظ کند و نسبت به منظره موجود – طبیعی و تاریخی – فروتن باشد و همیشه هدف آن لنگر انداختن، پرورش، مکان یابی و سکونت باشد. گفتگوی مسیر کشور همچنان ادامه دارد.
شیانگ رن، مدرس معماری در دانشکده معماری دانشگاه شفیلد است
به سمت راست بپیچید، یک میدان پذیرایی با مقیاس کوچک آماده است که توسط دو بال در طرح H شکل محصور شده است و با یک دروازه قاب شده با اشاره فضایی برای فضای تجمع بزرگتر و سبزتر در پشت این نمای شهری برجسته شده است.
منبع
این پنجره و دیوار راهگشا دقیقاً در انتهای یک خط باریک محصور در بین دو ساختمان موجود، و قابها (و همچنین قاببندی شده) راهرویی بصری به منظره دوردست بیان میشود. با نزدیکتر شدن، راهروی بصری گستردهتر میشود، تا زمانی که نمای سنگی و انبوه یک ساختمان تاریخی موجود، در سمت چپ، کاملاً باز میشود که مقیاس و ارجاع متناسبی را به تازهوارد بسیار طولانیتر و بزرگتر میدهد. توجه داشته باشید که آجرکاری دقیق در یک الگوی سرباز در بالای دیوارهای به طور کلی چسبانده شده ساختمان جدید به آن نسبت و عمودی نرده های تاریخی احترام گذاشته و طنین انداز می شود.