دیوید گراندورج: دو برج

دیوید گراندورج عکاس و مدرس ارشد معماری در لندن Met است. هزینه او برای این ستون برای حمایت از انتشار صداهای جدید و متنوع در AJ اهدا شده است



منبع

بیل به آرامی پیامدهای ناخواسته تولید معماری و نحوه تحمیل آنها بر زندگی یک شهر و ساکنان آن را آشکار می کند. او از اصلاح رم کولهاس از ایده لوکوربوزیه در مورد نیویورک به عنوان یک “فاجعه زیبا” یاد می کند – “منهتن انباشته ای از بلایا است که هرگز اتفاق نمی افتد.” شاید الان، این کار را می کنند.

این روایت‌ها به‌عنوان وسیله‌ای برای پرداختن به ساختارهای قدرت عمومی و خصوصی رقیب دهه 1970 نیویورک، فراز و نشیب‌های بازار هنر معاصر، تولد پزشکی بزرگ در سوئیس (بخش Novartis و مینیمالیسم بالینی برخی از ساختمان‌ها) استفاده می‌شوند. در پردیس بازل به ویژه آشکار است)، پدیده “سندرم ساختمان بیمار” و آسایشگاه (طراحی شده برای کاهش علائم سل – که نتوانست این کار را انجام دهد) به عنوان برنامه تعیین کننده مدرنیسم اولیه.

در سال 1974، یک سال پس از اولین اشغال برج ها، اما قبل از اینکه ساخت و ساز و تطبیق سطوح بالایی آنها به پایان برسد، یک جوان 25 ساله فرانسوی به نام فیلیپ پتی، هشت گذر را روی سیمی که به طور غیرقانونی بین آنها نصب شده بود، انجام داد.

این دو برج در سه عکس گرفته شده توسط هنرمند آلمانی توماس استراث در سال 1978، از غرب برادوی و خیابان گرینویچ در ترایبکا و، جذاب‌ترین آنها، نمایی به سمت غرب در امتداد خیابان دی در منطقه مالی دیده می‌شوند. هنرمند آمریکایی جاستین بیل در کتاب خارق العاده خود از این عکس یاد کرده است آینده شنیبا اشاره به اینکه “از منظری گرفته شده است که برج شمالی را کمتر شبیه یک ساختمان می کند تا یک مستطیل از آسمان موجدار”.

آینده شنی انعکاس دردناکی از زندگی و کار مینورو یاماساکی، طراح مرکز تجارت جهانی است، که برای مدت طولانی در حاشیه تاریخ معماری باقی ماند، علیرغم اینکه تنها معمار بود که دو پروژه در تلویزیون ملی به نمایش درآمد. لحظه تخریب آنها: دو برج و پروژه مسکن اجتماعی، Pruitt-Igoe، در سنت لوئیس، میسوری.

بیل داستان یاماساکی را با داستان خود و خانواده‌اش در نیویورک در دوره‌ای که تقریباً با رویدادهای 11 سپتامبر 2001 و سیل گالری همسرش در 29 اکتبر 2012 بسته شده بود، در هم آمیخت.

در سال 2002، یک سال پس از مرگ خشونت آمیز برج ها، او خاطرات خود را منتشر کرد برای رسیدن به ابرها، نشان می دهد که چگونه یک سری از تصادفات شاد و غم انگیز دستیابی به چیزهای به ظاهر غیرممکن را امکان پذیر می کند. پل آستر در مقدمه خود بر این کتاب نوشت که پتی “هدیه ای از زیبایی شگفت انگیز و پاک نشدنی” را به نیویورک داده است.

دو برج مرکز تجارت جهانی که به طور قابل توجهی بلندتر از “آسمان خراش”هایی هستند که آنها را احاطه کرده اند، برجسته ترین عناصر در قاب هستند. آنها طراحی یکسانی دارند – خیلی خوب که دو بار آن را ساخته اند؟

این عکس در پارک آزادی در سال 1989 یا 1992، قبل یا بعد از بازدید از جزیره الیس گرفته شده است (حافظه انسان قابل خطا است و یک آرشیو مرتب شده به ترتیب زمانی هنوز ایجاد نشده بود). مجموعه ای از ساختمان های برجسته عمودی را به تصویر می کشد که خط افق رنگارنگ منهتن پایین را تعیین می کند.