معماری یک مشکل کاملاً مستند با فراگیری دارد، از دستمزدهای فقر و شکاف حقوقی جنسیتی گرفته تا ترک قابل توجه زنان و رنگین پوستان از این حرفه. و به نظر می رسد سازمان هایی که باید این اتهام را رهبری کنند، از وضعیت مخرب موجود حمایت و حمایت می کنند.
به جای فریاد زدن در مورد اینکه چقدر بزرگ هستیم، بیایید هنگام ارائه کارمان صداقت رادیکال را هدف بگیریم. بیایید در مورد ساختارهایی که از آنها سود میبریم و اینکه چگونه شانس و زمانبندی خوب عناصر حیاتی موفقیت هستند صحبت کنیم. ما از همه اعضای تیم خود حمایت می کنیم تا در صورت تمایل، صدای عمومی این تمرین باشند و روند را به اندازه نتیجه نهایی ارائه دهند. معماری در سفر است، نه فقط در تصاویر زیبا در پایان.
این توصیفی است که هرگز درباره خودم استفاده نمیکنم و بخشی از تبعیض جنسی سطح پایین و دشوار است که هنوز در بخشهای خاصی از صنعت ساختوساز جریان دارد. گاهی اوقات پرخاشگری آشکار وجود دارد. اما اغلب، در تجربه من، منفعل است.
به جای نادیده گرفتن تخصص از مکانهای غیرمنتظره، بیایید به حرفهای یکدیگر گوش دهیم و در تمام پروژههایمان فضا را برای دیدگاههای جدید، افراد جدید و ایدههای جدید فراهم کنیم.
در مورد آن صحبت می شود. در حال کافر شدن است. این است که دیگران اعتبار ایده های شما را بگیرند. مرخصی زایمان شما به عنوان “تعطیلات” شناخته می شود. برای زنانی که در صنعت ما کار می کنند هیچ چیز و همه چیز نیست.
اینطور نیست که تجربیات من به عنوان یک زن به کار من بی ربط باشد، اما آنها فقط یک جنبه از مجموعه تجربیات و هویت ها هستند که باعث می شود عمل ما – یک تمرین تحت رهبری زنان و LGBTQ + – به مکان سازان حساس و پاسخگو باشد. تجربیات ما، هویت ما و روش های حرکت ما در فضا، همه ما را به عنوان تمرین کننده شکل می دهد. لذت زن بودن در ساخت و ساز، در معماری، در تمرین خلاقانه باعث می شود که فضاهای بهتری برای همه ما ایجاد شود.
اما این باعث نمیشود که من بنیانگذار زن شما، یک دختر رئیس، یک رئیس دختر، یک مبتکر یا معمار خانم شما باشم.
بنابراین، در روز جهانی زن، از مدیران حرفهای در سراسر صنعت میخواهم که «تغییر» باشند. یا شروع کنید یا به تلاش ادامه دهید تا راه هایی برای پیشبرد ساختارها و بالا بردن انتظارات در برابر این پس زمینه انفعال پیدا کنید.
به جای اختلافات جانبی، بیایید روابطی ایجاد کنیم که بتواند گفتگوهای دشوار را مدیریت کند و آنها را با مهربانی و با دقت انجام دهیم.
بکا توماس مدیر خلاق و معمار در New Practice است
من هرگز از طرفداران پر و پا قرصهای دمدمی مزاج و بامزهای که برای توصیف زنان در تجارت ایجاد شدهاند، نبودهام، همانطور که هرگز نخواستم یک «معمار زن» باشم. ما آن را یادداشت می کنیم زیرا هنوز غیرعادی است. عباراتی مانند “مامپرنور” همچنین صاحبان کسب و کار موفق و والدین را تحقیر می کند، یا نظر سن و بلوغ را به آنها منتقل می کند (“رئیس دختر” و “بچه رئیس”).
دنیا خیلی کند تغییر می کند. قانون پرداخت برابر (1970) و قانون برابری (2010) باید حقوق را در قانون تثبیت کنند، اما تأثیر آنها به اندازه کافی زیاد نیست. هر یک از رفتارهای مزخرف (یا به سادگی ناامیدکننده) که من از دیگران تجربه کرده ام به تحریکی برای ایجاد یک محل کار بهتر و متقاطع تر تبدیل می شود.
با این حال، از بین همه توصیفکنندهها، معمار خانم یکی از کمترین علاقهمندیهای من است.