ده سال پیش، من یک شرکت پیمانکاری کوچک و متوسط را اداره کردم. من آن را بهعنوان شاخهای از کسبوکار توسعهای که با دوستان قدیمی شروع کرده بودم، راهاندازی کرده بودم، و چند سال بعد، همه چیز خوب پیش میرفت. ما در مراسم افتتاحیه جوایز کسب و کار کامدن برنده کسب و کار با رشد بالا و کارفرمای سال شدیم. تجارت رونق داشت. ما در حال برنده شدن چند قرارداد بزرگ بودیم و با شورای کامدن در مورد تجدید ساختار استراتژی تدارکات آنها مشورت کردیم تا کسب و کارهای کوچکتر بتوانند بخشی از چارچوب آنها باشند. ما راه درازی را پیموده بودیم، اما با وجود این موفقیت، کمتر از 12 ماه بعد، درها به روی دفتر کامدن ما و چندین نقش در آن بسته شد، همانطور که در آن فصل از زندگی من انجام شد.
این یک دوره چالش برانگیز از زندگی من بود و اخیراً در گفتگو با معماران و مشاوران دیگر در این بخش به من بازگشته است. یکی از اولین سوالاتی که از صاحبان کارگاهی می پرسم این است: “چالش های بزرگی که در حال حاضر رویه های معماری با آن روبرو هستند چیست.” معمولاً این سؤال چند پاسخ در مورد حفظ کارکنان، رشد، برنده شدن در کسب و کار جدید و مناسب ایجاد می کند. با این حال، در هفتههای اخیر، به نظر میرسد یک پاسخ بدون در نظر گرفتن اندازه آنها، در صدر فهرست اکثر افراد قرار دارد. تقریباً همه افرادی که با آنها صحبت میکنم نگرانیهای خود را در مورد بقا ابراز کردند.
البته، بقا در یک چشمانداز نامطمئن پس از همهگیری برای همه کسبوکارها مهم است، مهم نیست در چه بخشای. با این حال، در میان افزایش هزینهها، به معنای واقعی کلمه، همه چیز، بسیاری در معماری از توقف پروژههای در حال انجام صحبت میکنند، زیرا مشتریان کار را متوقف میکنند تا منتظر شرایط بازار مطلوبتر باشند.
نه تنها قیمت مصالح ساختمانی افزایش یافته است، بلکه به سختی می توان به اطمینان از هزینه در 30 روز گذشته دست پیدا کرد، پس چطور قرار است پروژه های بلندمدت را اجرا کنید؟ پاسخ این است که شما نمی توانید مگر اینکه پروژه آنقدر بلندمدت باشد که بتوانید از این عدم قطعیت اقتصادی خلاص شوید. حتی در آن موارد، مشکل فوری ساخت پروژه یک مبارزه دشوار است. جای تعجب نیست که بسیاری از پروژه ها متوقف می شوند.
دیگرانی که با آنها صحبت کردهام به خطوط لوله پروژه اشاره میکنند که نشانههایی از خشک شدن و عدم پیشرفت پروژهها از مرحله طراحی را نشان میدهند. این مسائل یک مشکل بزرگ برای شیوه ها ایجاد می کند. به هر اندازه که تمرین می کنید، کاهش شدید و فوری درآمد فاجعه بار است، به خصوص اگر نتوانید پیش بینی کنید که چه زمانی ثروت شما تغییر خواهد کرد. از دست دادن ناگهانی این درآمد می تواند شیوه ها را در مسیر شکست قرار دهد. گفته می شود، اگر تصمیمات سخت گرفته شود و به سرعت گرفته شود، شکست اجتناب ناپذیر نیست.
بیکاری کارکنان سخت ترین کاری است که شما به عنوان صاحب کسب و کار باید انجام دهید
من از تجربه تلخ می دانم که گفتن تصمیمات سخت راحت تر از انجام دادن است. هنگامی که شما یک کسب و کار را اداره می کنید، ترکیبی از منیت، خوش بینی کارآفرینانه و احساس مسئولیت در قبال کارکنانتان می تواند قضاوت شما را مختل کند. همانطور که در ماه مارس در یک بار در Croissette در MIPIM نشسته بودم، یکی از صاحبان کسب و کار به من گفت که قصد دارند به سرعت تجارت خود را کاهش دهند. من با این استراتژی موافق بودم و گفتم ای کاش سالها زودتر تصمیم مشابهی میگرفتم، که شاید کسبوکارم را نجات میداد و در نهایت، حداقل برخی از مشاغل را حفظ میکرد. او پاسخ داد: «خب، من قبلاً و آخرین بار این را پشت سر گذاشتهام، کم نکردم. تقریباً به قیمت کسب و کار من تمام شد. من دیگر آن اشتباه را تکرار نمی کنم.’
آینده نگری از همه ما پیامبر می سازد، اما شاید این چیز بدی نباشد و فرصت یادگیری خوبی را ارائه دهد. به هر معماري كه اين مشكلات را به من مي گويد مي گويم كه مشاوره بگيرند و سريع بگيرند. ترجیحاً از کسی که قبلاً این کار را کرده است، که می تواند به اعداد شما نگاه کند و در مورد معنای آن اعداد صادق باشد و چگونه می توانید از فاجعه جلوگیری کنید.
بیکار کردن کارکنان سخت است. این سخت ترین کاری است که شما به عنوان صاحب کسب و کار باید انجام دهید. اما تقریباً 10 سال پیش، هنگامی که کامپیوترها و مانیتورها را در پشت ماشینم قرار می دادم، آرزو می کردم که ای کاش جرات این را داشتم که برخی از کارکنانم را بیکار کنم. کاش کسی این توصیه را به من می کرد، زیرا اگر می توانستم می توانستم کسب و کارم و مشاغل باقی مانده در آن را نجات دهم.
Kunle Barker یک کارشناس املاک، روزنامه نگار و گوینده است