معمار مخفی: یکنوع بازی شبیه لوتو مدیریت ارشد


وقتی جلسه صبح دوشنبه شروع شد و گروه کر “خیلی ممنون، مال تو چطور بود” از بین رفت، کاملاً خوشبین بودم. من از ناشناس ماندن آن دسته از چشمان خشمگینی که در فاصله میانی پلک می‌زنند، لذت می‌برم، در حالی که مدیر دفتر در رسانه‌های اجتماعی هفته گذشته و اهداف جوایز این هفته مرور می‌کند. معیارهای عملکرد – واهای!

هر چند امروز چیزی عجیب به نظر می رسد. در میان جمعیتی که معمولاً دوست‌داشتنی هستند، خنده‌ها، تکان دادن و چشم‌های کناری زیادی وجود دارد. مدیر BIM حتی یک پیراهن دکمه‌دار به تن دارد، بنابراین یا در حال گرفتن عکس‌های کارکنان هستیم یا چیزی شوم در راه است.

MD جدید مدیریت دفتر را بر عهده می گیرد – “خب این چیزهای خسته کننده بس است، واقعاً سوفی؟!” سکوت من دیگه خسته شدم یک پی دی اف روی صفحه تلویزیون دفتر کار می کند. یک نمودار وجود دارد. این یک سیر نزولی دو ساله را نشان می دهد. من اینجا تازه کار هستم اما دمای اتاق به من می گوید که این نیازی به تجسم ندارد. اکنون، ظاهراً، خط دوباره در حال بازگشت است. مزاحم تر، گهگاه چرخش چشم.

من حوصله ام سر رفته است، بنابراین شروع به بازی کردن “بینگوی مدیریت ارشد” می کنم – امتیازهایی که برای آشنایی بیش از حد، کلمات قصار خسته کننده، تمجید ناشنوایان از افراد اشتباه، استعاره های کشتیرانی و تهدیدهایی که به عنوان تشویق پنهان می شوند، اعطا می شوند. دور اول: به هر حال… فقط می خواهم از رهبران تیم تشکر کنم [TICK] برای هدایت کشتی [TICK] از طریق چیزی که برخی آن را … زمان های بی سابقه! امیررایت؟! [TICK]وای، امروز صبح حالم خوب است. شاید من آن کروسانت را داشته باشم.

وقتی به آنجا می رسم، در محدوده دو همکار کهنه کار قرار می گیرم که با هم صحبت می کنند. من همه آن را نمی‌فهمم، اما چیزی در مورد «بدون سود سهام برای دو سال»، «نفخ در اوج» و «HR-bot 3000». من سوال دارم، اما ظاهرا مدیریتی انجام نشده است.

اما جدی بچه ها [TICK]، می دانم که تیم های شما کم کار بودند، و شما خیلی سخت کار کردید تا بیشترین بهره را از مردم ببرید [TICK]. خبر خوب این است که کالوم به عنوان رئیس استعدادهای جدید به ما ملحق می‌شود، پس شلوغ به نظر برسید و مجبور نیستیم کسی را رها کنیم. بینگو! چشمان خاکستری اشکی کالوم اتاق را می چرخاند. کالوم نمی خندد.

من قبلاً هرگز مدرک MBA شخص دیگری را دریافت نکرده بودم. من می توانم فکم را احساس کنم که شروع به جدا کردن می کنم. سریع قهوه را دوباره پر کنید تا به صورت پوکر من سیلی بزنم. این فقط یک شغل است، فقط یک شغل است، فقط یک شغل است. آهی می کشم، برمی گردم، هر دو آنجا ایستاده اند. من یک تلنگر را سرکوب می کنم، نه خیلی خوب. آیا آنها می توانند بوی بدبینی، مخالفت را ببویند؟

جدید فقط با دندان هایش مثل یک کوسه لبخند می زند. فقط می خواستم سلام کنم و چقدر مشتاقانه منتظر پیوستن به تیم هستم. مشتاقانه منتظر اجرای ساختاری باشید. خدایا نفس عمیق.

خوش آمدی رفیق! [TICK] خوشحالم که شما را در کشتی دارم، [TICK] به نظر می رسد که کارگردان ها واقعاً طوفان را پشت سر گذاشته اند [Double TICK] خیلی خوب است که همه چیز را در فضای باز بیرون بیاوریم، اینطور نیست؟ [TICK] – مانع از عصبانیت و ترک افراد می شود! [risky, but, TICK?]’

من عرق می کنم، این سخت تر از چیزی است که به نظر می رسد. ما هر دو در حال نوشیدن قهوه و گپ های احمقانه روی فرش زشت و در عین حال بادوام هستیم، در حالی که به آرامی از یکدیگر دور می شویم. چت عالی! بیایید دور برگردیم! بسیار علاقه مند به شنیدن بیشتر دیدگاه شما!

اکنون پشت میز خود نشسته ام و از طریق صفحه نمایش iMac خود منطقه بندی می کنم. حدس می زنم سوال این است؛ آیا این ابزار جدید EoT بدتر از رهبری معمارانه نالایق است؟ مدیریت میکرو، پارانویا، اصرار بر اینکه پی دی اف را برای شما بفرستم تا بتوانید برای مشتری ارسال کنید. این یک مسخره است، اما یک مسخره احمقانه است، چیزی که من را از طراحی ساختمان ها باز نمی دارد. شعار امروز صبح درباره شفافیت، «تعهد به بهبود کارکنان» یا طول عمر کسب و کار نیست. این دود و آینه است، زیرساخت های خروشان برای پنهان کردن جدیدترین سرمایه گذاری معماری. طرح هرمی



منبع