همهگیری بر تجربه دانشجویان معلول از دانشگاه تأثیر منفی و مثبت گذاشته است، اما به طور کلی، انعطافپذیری بیشتری که یادگیری از راه دور میتواند داشته باشد، فرصتی برای بازنگری در نحوه برقراری ارتباط ایجاد کرده است. برای دانشآموزان معلولی که به امکانات خانه نیاز دارند یا از نظر سفر محدود هستند، یادگیری آنلاین بخش جدیدی از آموزش معماری است که هر تغییری باید در آن گنجانده شود.
در همین حال، 70 درصد از میزان ارتباطات و توصیه هایی که به دانش آموزان معلول داده می شود ناراضی بودند و 57 درصد گفتند که به ترک یا رفتن به پاره وقت فکر کرده اند. نکته قابل توجه این بود که چگونه صداهای ناتوان نادیده گرفته شدند. 74 درصد در پاسخ به این سوال که آیا دانشگاه ها به طور فعال با دانشجویان معلول در مورد چگونگی دسترسی بیشتر به روش های تدریس مشورت کرده اند یا خیر، 74 درصد گفتند که این کار را نکرده اند.
گزارش اخیر ARB در مورد نوسازی آموزش معماری نشان داد که یک برنامه بزرگ درصدی از دانشجویان موافق اسقاط بودند ساختار قسمت 1-3 و جایگزینی آن با ساختار بیشتر مسیر منعطف و کوتاه تر برای اعتباربخشی متاسفانه، نظرسنجی ARB هیچ داده جمعیت شناختی در مورد معلولیت را جمع آوری نکرد و هیچ اشاره ای به چگونگی بهبود آموزش معماری برای دانش آموزان معلول نداشت.
جردن وایتوود-نیل یک محقق و طراح معماری است که به رابطه بین معماری و معلولیت و همچنین تاریخچه آن در آموزش معماری علاقه مند است.
منبع
گزارشی که اخیراً توسط دانشجویان معلول انگلستان تهیه شده است، تأثیراتی را که بیماری همه گیر بر دانش آموزان معلول در آموزش عالی داشته است، بررسی می کند. در این بیانیه آمده است: «از آنجایی که جامعه به سرعت مجبور شد روشهای جدیدی برای کار ایجاد کند، بسیاری از آنها فراموش کردهاند یا از اولویتهای خود محروم کردهاند. برای دیگران، دسترسی در طول همهگیری بهبود یافت: از آنجایی که جامعه با «محصول بودن» کل جمعیت سازگار شد، به طور ناخواسته برخی از «اسکان»هایی را که مدتها به دنبال آن بودند، مانند ضبط سخنرانیها فراهم کرد.»
گزارش، بازگشت یک انتخاب نیست، نه تنها مسائلی را که در طول انتقال به یادگیری آنلاین رخ داده است، بلکه فرصتهایی را که برای دانشآموزان ناتوان ارائه میدهد، برجسته میکند، که اکنون در خطر از دست دادن یا فراموش شدن هستند اگر فقط به “عادی” برگردیم.
من با تام فارغ التحصیل معماری اخیر، که دارای ADHD است، و دانشجوی فعلی معماری سالی، که نابینا است، صحبت کردم تا در مورد گزارش ARB و آنچه فکر می کنند باید به آن پرداخته شود، صحبت کردم. خوشبین طبیعی در من امیدوار بود که اوضاع پس از مقاله 2020 گرگ پیچر در AJ “آیا تابو نهایی معماری معلولیت است؟” بهتر شده باشد؟ اما هر دو تام و سالی از عدم حمایت مداوم صحبت کردند.
او میگوید: «وقتی دانشگاهی که در آن هستید کار خیلی خوبی برای حمایت از شما انجام نمیدهد، یک سازمان خارجی که هر دانشجو میتواند به آن دسترسی داشته باشد میتواند یک راه حیاتی حیاتی باشد». انزوا و تعداد محدود دانشجویان معماری معلول یکی از عوامل کلیدی برای کند کردن تغییرات است، با پیشرفتهای دسترسی که توسط دانشجویان منفرد اغلب از دست میرود. سالی میگوید: «باید راههایی برای ارتباط با مردم وجود داشته باشد تا این دانش به اشتراک گذاشته شود».
آسیب فیزیکی و ذهنی که مطالعه معماری گاهی برمیانگیزد، زمانی که نیازهای دسترسی برآورده نشود، میتواند بیشتر شود. فرهنگ کار بیش از حد از آموزش تا عمل نه تنها یک موضوع حقوق کارگران بلکه مربوط به حقوق معلولیت است. این فرهنگ مخرب برای دانش آموزان معلول تقویت می شود. با تعداد معدودی از دانشآموزان معلولی که وارد دانشکده معماری میشوند و آنها را تکمیل میکنند، اثر اجرا شده رشتهای است که فاقد دانش و تجربه زیسته لازم برای ایجاد محیطهای ساخته شده در دسترس است.
مسئله انجام یک نظرسنجی برای کسانی که قبلاً در حلقه های ARB و RIBA هستند این است که نتایج آن به اندازه جمعیت شناسی موجود محدود است. در مورد تغییرات آموزش معماری باید با چه کسانی مشورت کرد؟ صدای معماران تثبیت شده، دهه ها پس از تجربیات آموزشی خود، باید در برابر دانشجویانی که مشتاق ورود به دانشکده معماری هستند، متعادل شود.
این نشان داد که 53 درصد از دانشآموزان معلول گفتهاند که از آموزش آنلاین پس از همهگیری بهرهمند خواهند شد و 45 درصد گفتند که در طول همهگیری حمایت لازم را دریافت نکردهاند و تنها 23 درصد گفتهاند که دریافت کردهاند.
سوال این است که چگونه تغییرات در آموزش معماری می تواند به طور فعال به ساختارهای آموزشی و برنامه درسی توانا بپردازد و اطمینان حاصل کند که صدای معلولان شنیده می شود. تام به ارزش بالقوه یک شبکه پشتیبانی معماری از کار افتاده اشاره می کند.
سالی میگوید: «من مجبور بودم واقعاً بجنگم تا به موقعیتی نرسم که شخص دیگری تمام نقاشیهای من را برای من انجام دهد. این نمونه ای از تعداد دانشگاه هایی است که برای کمک به زمانی که ناتوانی فردی نیازمند رویکردی پیچیده تر و وابسته به یکدیگر برای حمایت از کار طراحی آنها است، نیستند. سالی همچنین از آموزگارانی صحبت میکند که جاهطلبی او برای ایجاد یک پیشنهاد در دسترس را بهعنوان موانعی توصیف میکنند و پیشنهاد میکنند که قرار ملاقاتهای مکرر او در بیمارستان برای مطالعاتش بسیار تأثیرگذار بوده و اهمیت زیادی دارد.
اما همچنین باید از تأثیرات مضری که تغییرات در نظر گرفته نشده می تواند داشته باشد، آگاهی داشت. مسیرهای متنوع از طریق آموزش اولین گام حیاتی است، اما ما همچنین باید نحوه مشارکت متخصصان معماری در عمل طراحی را متنوع کنیم – ایجاد الزامات بسیار ثابت برای صلاحیت، که برخی از دانشآموزان ناتوان از نظر جسمی ممکن است قادر به انجام آن نباشند، بلافاصله مسیرها را محدود میکند. حرفه
تغییر معنادار به ندرت در رشته ها و مؤسساتی که سابقه انحصار دارند رخ می دهد. زمانی که این تغییر ریشه در داستان کسانی که کمترین نمایندگی را دارند، نباشد، احتمال کمتری وجود دارد. اگر ما از گزارش اخیر در مورد سوء استفاده در بارتلت چیزی آموخته ایم، این است که صدای دانش آموزان باید جدی گرفته شود و اهمیت کمتری نداشته باشد. این امر به ویژه در مورد دانش آموزان معلول صادق است، که – حتی در محیط های یادگیری مثبت – هنوز باید برای دریافت حمایت از موسسات مبارزه کنند.
تام میگوید: «بزرگترین چالشی که اخیراً ADHD خود را کشف کردم، فقدان تقریباً کامل حمایت نهادی بود، علیرغم تعداد کمی از کارکنان که برای جبران آن بیشتر و بیشتر از آن کار میکردند».
باید تعادلی بین الزامات یک نهاد نظارتی و انعطافپذیری برای ارائهدهندگان آموزشی وجود داشته باشد که با توجه به وظیفه قانونی مراقبت، میتوانند تغییرات در توانایی را تصدیق کنند و ارزیابیهای فردی دانشآموز را بر اساس آن تنظیم کنند. وقت آن است که مؤسسات شروع به تعامل فعال با افراد معلول کنند، نه به عنوان یک سری مسائل دسترسی که باید به آنها پرداخته شود، بلکه به عنوان جامعه ای که می تواند شیوه یادگیری، آموزش و تمرین معماری را زنده کند و تغییر دهد.
اسامی در این مقاله تغییر کرده است
تحریریه اخبار معماری آریانا